حوادث اخیر نیز از آن دسته فتنههایی است که موجب شد مرزهای عقیدتی از جانب عدهای نادیده گرفته شود و خصلت بارز و برجسته دشمنشناسی خواص در معرض آسیب جدی قرار گیرد.
از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، جریان اصیل و معتقد به آرمانهای انقلاب و شهدا تجلی حرکت روشن خود را در ارزشهای انقلاب اسلامی و وفاداری به مهمترین دستاورد انقلاب یعنی ولایت فقیه میبینند و همواره رکن رکین ولایت فقیه بود که دورنما و افق حرکت انقلابی و مردمی ما را مشخص میکند.
همواره این کانون وحدتبخش است که وحدت ملی و همبستگی اجتماعی را قوام میبخشد و به منزله یک پیکره واحد، امت اسلامی را در برابر زیادهخواهیها و باجطلبی دنیای استکباری غرب محافظت میکند.
آسیبشناسی حوادث بعد از انتخابات نشان از آن دارد که محور وحدت ملی هدف قرار گرفت و بسیار کوشیده شد تا با ابهامآفرینیها و ضعف دشمنشناسی خواص به بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی لطمه وارد آید. هدایت الهی و امداد خداوندی که بهواسطه مجاهدات ملت بهدست آمد، اجازه نداد ضعف برخی خواص بتواند به مسیر پرشکوه ملت خللی وارد نماید و نظام به استحکام بیش از گذشته دست پیدا کرد.
وقتی جریان بیگانه میکوشد تا با ابهامآفرینی دشمنشناسی را کمرنگ نماید، در روز جهانی قدس که بهعنوان نماد وحدت امت اسلامی است و سمبل مقاومت در تمام جهان نام گرفته است عدهای میکوشند با شعارهای انحرافی و خارج از موازین در وحدت ملی خدشه ایجاد کنند و به مدد رسانههای برونمرزی بیگانگان با بزرگنمایی این حاشیهها، اصل یک حرکت پرشور و ملی را تحتالشعاع قرار دهند.
مثلا اگر مؤلفه دشمنشناسی دچار ضعف و انسداد نباشد هیچوقت هیچ علاقهمند سرنوشت ایران، شعار نفی غزه و لبنان را نمیدهد؛ چرا که اساسا موضوع فلسطین و تهاجمات اسرائیل و خطر تفکر صهیونیستی و اندیشه توسعهطلبانه و نژادپرستانه آن برای بشریت به مثابه سم مهلکی است که نهتنها اندیشههای آرمانخواهانه را هدف قرار داده است بلکه با تفکر و آمال انسانی و زیست صلحمدارانه بشریت در تضاد و ستیز است و تاریخ تأسیس رژیم صهیونیستی گویای این حقیقت است.
اگر به حرکت تاریخی امام از سال 42 نگاه کنیم، ایشان همواره موضوع فلسطین را در اولویت بحثهای سیاسی خود داشتهاند و در مسیر مبارزات ملت ایران هیچگاه اندیشه نفی ظلم و رژیم صهیونیستی از تفکر مبارزین و مردم کنار نرفته است.
حوادث اخیر مولود چند مؤلفه بود که مهمترین آنها ضعف دشمنشناسی برخی خواص بود. آنجا که عدهای دشمن را دوست پنداشتند و عدهای دوستان را دشمن قلمداد کردند. امتحانهای الهی دائم تکرار میشود و همه در معرض امتحان قرار دارند و کسی را گریزی از آن نیست و خواص بیشتر در معرض هستند.
شاید سوء تحلیلهای برخی خواص که در گرو برخی تعلقات و وابستگیها که با فاصله گرفتن از ارزشهای شهدا و انقلاب ایجاد شد موجب تحلیل رفتن امر مهم دشمنشناسی در آنها شد که در نهایت موجب مردودی آنها در امتحان شد.
دقت در هدف و گم نکردن مسیر انقلاب ما را به حقیقت بهتر رهنمون میکند و این مهم در مسیر نورانی خیمهگاه انقلاب متجلی میشود.